کاهش هزینه بالاسری تأمین مالی برای پروژه‌ها با استفاده از مدل تعاونی‌های سهامی – سرمایه‌گذار

کاهش هزینه بالاسری تأمین مالی برای پروژه‌ها با استفاده از مدل تعاونی‌های سهامی سرمایه‌گذار

تأمین مالی به عنوان یکی از مهم‌ترین چالش‌های پیش روی شرکت‌ها، به‌ویژه در بخش غیردولتی، نقش کلیدی در رشد و توسعــه اقتــصادی دارد. شرکت‌های خصــوصی برای تحـقق پروژه‌های خود نیازمند جذب منابع مالی هستند، اما انتخاب روش مناسب برای تأمین مالی می‌تواند تأثیر زیادی بر کاهش یا افزایش هزینه‌های بالاسری و نهایتاً سودآوری داشته باشد. در این یادداشت، به بررسی چندین روش تأمین مالی رایج و مقایسه آن‌ها با مدل تعاونی‌های سهامی-سرمایه‌گذار خواهیم پرداخت تا به این نتیجه برسیم که چگونه می‌توان هزینه‌های بالاسری را به حداقل رساند.

1- تسهیلات بانکی
تسهیلات بانکی یکی از سنتی‌ترین و رایج‌ترین روش‌های تأمین مالی است. بانک‌ها با ارائه وام و تسهیلات مالی به شرکت‌ها، سرمایه‌گذاری‌های جدید را ممکن می‌کنند. بانک‌ها در قبال ارائه وام، شرکت‌ها را موظف به بازپرداخت اصل وام به همراه سود بانکی می‌کنند. این روش به دلیل گستردگی و در دسترس بودن یکی از روش‌های مرسوم است، اما دریافت تسهیلات بانکی با چالش‌های قابل توجهی روبه‌رو است:
هزینه‌های بالای سپرده‌پذیری در بانک‌ها که سود به‌صورت ماهیانه پرداخت می‌شود و ناترازی آن با سود تسهیلات که به‌صورت سالیانه محاسبه می‌شود و مشمول اثر مرکب نمی‌گردد، باعث عدم توانایی بانک‌ها در پرداخت تسهیلات می‌باشد.
وثیقه و ضمانت: بانک‌ها اغلب از شرکت‌ها درخواست وثیقه‌های سنگین و ضمانت‌نامه‌های مالی می‌کنند که تهیه آن‌ها برای بسیاری از شرکت‌های کوچک دشوار است.
هزینه‌های بررسی مالی و مدیریتی: قبل از اعطای تسهیلات، بانک‌ها معمولاً هزینه‌های بررسی و ارزیابی وضعیت مالی شرکت را به دوش شرکت‌ها می‌گذارند.
تسهیلات بانکی اغلب برای شرکت‌های بزرگ با توان مالی مناسب قابل استفاده است و برای کسب‌وکارهای کوچک به دلیل هزینه‌های بالاسری و الزامات مالی، چندان جذاب نیست. هرچند که در حال حاضر با توجه به شرایط اقتصادی و کاهش نقدینگی، بانک‌ها نیز امکان ارائه‌ی به‌موقع تسهیلات را ندارند. به‌صورت کلی استفاده از تسهیلات بانکی، بهترین و کم‌هزینه‌ترین روش برای تولیدکنندگان می‌باشد.

2- تأمین مالی از طریق بازار سرمایه (بورس)
بورس اوراق بهادار یکی دیگر از روش‌های متداول تأمین مالی است که به شرکت‌ها امکان جذب سرمایه از طریق فروش سهام به عموم مردم را می‌دهد. شرکت‌ها می‌توانند از طریق عرضه اولیه سهام یا انتشار سهام جدید برای پروژه‌های خود سرمایه جذب کنند. این روش برای شرکت‌های بزرگ و معتبر مناسب است و مزایای قابل توجهی مانند افزایش نقدینگی و دسترسی به بازارهای سرمایه گسترده دارد.
هرچند که این روش جذب سرمایه بدون نیاز به بازپرداخت بوده و همچنین افزایش شفافیت مالی شرکت به دلیل نظارت سازمان بورس را به همراه دارد؛ ولی هزینه‌های بالاسری در این روش شامل موارد زیر است:
هزینه‌های رعایت مقررات: شرکت‌هایی که وارد بورس می‌شوند، موظف به رعایت قوانین سخت‌گیرانه‌ای در زمینه شفافیت مالی و ارائه گزارش‌های منظم هستند که هزینه‌های حسابرسی و گزارش‌دهی را به‌همراه دارد.
هزینه‌های حقوقی و مدیریتی: ورود به بورس نیازمند مدیریت دقیق حقوقی و مالی است که می‌تواند بار مالی قابل توجهی ایجاد کند.
کاهش کنترل مدیران: در این روش، سهامداران عمومی ممکن است تأثیر زیادی در تصمیم‌گیری‌های شرکت داشته باشند و این امر می‌تواند کنترل مدیران را کاهش دهد.
زمان بر بودن مراحل بورسی شدن شرکت ها با وجود این چالش‌ها، بورس می‌تواند منابع مالی قابل توجهی فراهم کند که برای پروژه‌های بزرگ‌تر و شرکت‌های معتبر جذاب است.

3- سرمایه‌گذاری خطرپذیر
یکی دیگر از روش‌های تأمین مالی برای شرکت‌های استارتاپی و نوآور، سرمایه‌گذاری خطرپذیر است. در این روش، شرکت‌های سرمایه‌گذاری خطرپذیر با سرمایه‌گذاری در شرکت‌های کوچک و نوآور، در قبال سهام یا شراکت در سود، منابع مالی مورد نیاز آن‌ها را تأمین می‌کنند.
هزینه‌های بالاسری این روش شامل موارد زیر می‌باشد:
انتظار بازدهی بالا: سرمایه‌گذاران خطرپذیر معمولاً بازدهی بالایی از سرمایه‌گذاری خود انتظار دارند و این امر می‌تواند فشار زیادی بر شرکت‌های استارتاپی وارد کند.
از دست دادن کنترل: در این روش، سرمایه‌گذاران اغلب در تصمیم‌گیری‌های کلیدی شرکت دخالت می‌کنند و این امر ممکن است باعث کاهش کنترل کارآفرینان بر پروژه شود.

4- تأمین مالی از طریق سکوهای تأمین مالی جمعی
سکوهای تأمین مالی جمعی به شرکت‌ها و استارتاپ‌ها این امکان را می‌دهند که از طریق جذب سرمایه‌های خرد از عموم مردم، بدون نیاز به بانک‌ها یا سرمایه‌گذاران نهادی، منابع مالی و سرمایه در گردش خود را در بازه زمانی های 3 تا 12 ماه تأمین کنند. این روش در بسیاری از کشورها به‌عنوان یک روش نوین و کارآمد شناخته شده و برای پروژه‌های نوآورانه و کسب ‌وکارهای کوچک مناسب اس

  • اما هزینه‌های بالاسری این روش شامل:
  • کارمزدهای پلتفرم‌های تأمین مالی: پلتفرم‌ها درصدی از مبلغ جمع‌آوری‌شده را به عنوان کارمزد (کارگزاری، نهاد مالی و فرابورس) دریافت می‌کنند(حدود 4 درصد از سرمایه مورد نیاز تا سقف 320 میلیون تومان).
  • هزینه‌های بازاریابی: برای جلب توجه مردم و سرمایه‌گذاران، پروژه‌ها نیاز به تبلیغات گسترده دارند که خود هزینه بالایی به همراه دارد( مابین 0.5 تا 3%، ممکن است در بعضی از پروژه به علت وجود سرمایه گذار مشخص، هزینه ای در این خصوص وجود نداشته باشد)
  •  تهیه ضمانت‌های تعهد پرداخت: سرمایه‌پذیر در این مدل باید از طریق بانک‌ها( تا 20درصد بلوکه و تا 2درصد کارمزد) کد سپام و
    یا از طریق صندوق پژوهش و فناوری( بین 5 تا 15 درصد بلوکه و 1تا 3 درصد کارمزد) کد سپاص اقدام نماید.
  • سود سرمایه گذار به صورت معمول بین 40 تا 45 درصد ( به صورت پرداخت سود هر سه ماه یکبار و اصل مبلغ آخر دوره
  • هزینه های طرح نویسی در قالب سرمایه درگردش (تا40 میلیون تومان، در بعضی از پلتفرم ها ای خصوص هزینه ای وجود ندارد)
  • سرمایه پذیر 10درصد مبلغ درخواستی را به عنوان اولین سرمایه گذار روی پروژه خود باید سرمایه گذاری کند( این مبلغ همراه با پر شدن 90درصد مبلغ باقیمانده به سرمایه پذیر عودت داده می‌شود)
  • هزینه های مالیات به کارمزد های کارگزاری و نهاد مالی و فرابورس اضافه می‌گردد.

در مجموع هزینه بالاسری در این روش حدود 10 درصد (براساس سود موثر) مبلغ سرمایه جذب ‌شده است.

5- مدل تعاونی‌های سهامی – سرمایه‌گذار
مدل تعاونی‌های سهامی – سرمایه‌گذار یکی از نوآورانه‌ترین روش‌های تأمین سرمایه(مردمی سازی) است که شرکت‌ها را قادر می‌سازد تا از مشارکت مردم در کنار سرمایه‌گذاران اصلی بهره‌مند شوند. این مدل ترکیبی از سهامداران عضو (کارآفرینان و مدیران پروژه) و سهامداران غیرعضو (مردم عادی به‌عنوان سرمایه‌گذاران خرد) است. پول خرد مردم مستقیم وارد پروژه است و مشمول هزینه های بالا سری نمی‌گردد.

ویژگی‌های این مدل:
سهامداران عضو: این گروه از سرمایه‌گذاران، کارآفرینان و مدیرانی هستند که پروژه را مدیریت می‌کنند و به دلیل ارتباط مستقیم با پروژه، تصمیم‌گیری‌های کلیدی را بر عهده دارند که حداقل 51 درصد از سهام و 65 درصد از حق رأی را دارند.
سهامداران غیرعضو: این گروه شامل مردم عادی است که به‌عنوان سهام‌دار غیرعضو، با حداکثر 49% سهام و حداکثر 35% حق رأی لحاظ گردیده و شاکله‌ي این مشارکت را تشکیل داده‌اند که افزایش درصد حق رأی سهام‌داران عضو به دليل تعهد ايجاد ارزش‌افزوده براي سهام‌داران غیرعضو حداقل ميزان تورم ساليانه در کشور امکان پذیر است.

مزایای این مدل:
کاهش هزینه‌های بالاسری: به دلیل عدم نیاز به کارمزدهای پلتفرم‌های تأمین مالی و محدودیت‌های سختگیرانه بورس، هزینه‌های بالاسری در این مدل به مراتب کمتر است.
مشارکت مردمی: این مدل باعث جذب سرمایه‌های خرد و مشارکت عمومی می‌شود، بدون آن‌که نیاز به رعایت قوانین پیچیده‌ای مشابه بورس باشد.
حمایت دولت: دولت‌ها معمولاً از تعاونی‌ها حمایت می‌کنند و در برخی موارد معافیت‌های مالیاتی برای تعاونی‌ها در نظر می‌گیرند که به کاهش هزینه‌ها کمک می‌کند.
حفظ کنترل مدیریتی: سهامداران عضو همچنان کنترل شرکت را در دست دارند و تصمیمات کلیدی را اتخاذ می‌کنند.
این مدل به دلیل انعطاف‌پذیری و کاهش هزینه‌های بالاسری، به‌ویژه برای کسب‌وکارهایی که به دنبال جذب سرمایه‌های خرد و مدیریت آسان‌تر هستند، بسیار مناسب است.

نتیجه‌گیری
در مقایسه با سایر روش‌های تأمین مالی، مدل تعاونی‌های سهامی – سرمایه‌گذار که در ایران این امتیاز به کل تعاونی ها داده شده به دلیل کاهش هزینه‌های بالاسری، امکان جذب سرمایه‌های خرد و مشارکت عمومی، و حمایت‌های دولت، به عنوان یکی از بهترین گزینه‌ها برای تأمین مالی بخش خصوصی محسوب می‌شود. این مدل نه تنها باعث افزایش شفافیت و پایداری مالی پروژه‌ها می‌شود، بلکه شرکت‌ها را قادر می‌سازد تا از منابع مالی گسترده‌ای بدون وابستگی به بانک‌ها یا بازارهای بورس بهره‌مند شوند.

مقالات مرتبط