کعبه یک سنگ نشان است که ره گم نشود؛
چرا راه خصوصیسازی گم شد
مقام معظم رهبری در سیاستهای کلی نظام در خصوص اصل ۴۴ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مدلی کم نظیر را در راستای تحقق مردمی سازی اقتصاد و خصوصیسازی واقعی ابلاغ فرمودند.
طبق ماده ۱۰ قانون اجرای سیاستهای کلی اصل چهل و چهارم قانون اساسی(کلیه شرکتها و اتحادیه های تعاونی مجازند در بدو تأسیس یا هنگام افزایش سرمایه تا سقف چهل و نه درصد (۴۹ ٪) سهام خود را با امکان اعمال رأی حداکثر تا سی و پنج (۳۵ ٪) کل آراء و تصدی کرسیهای هیأت مدیره به همین نسبت به شرط عدم نقض حاکمیت اعضاء و رعایت سقف معین برای سهم و رأی هر سهامدار غیر عضو که در اساسنامه معین خواهد شد به اشخاص حقیقی یا حقوقی غیر عضو واگذار نمایند.) نحوه ورود بخش خصوصی واقعی را در پروژههای زیربنایی اعلام فرمودند. در این ماده، تعاون که به عنوان راهکاری مد نظر معظم له بوده، توسط مجریان با توجه به ورود اقشار جامعه و سرمایهگذاری با رای مساوی نظیر تعاونی های اعتباری و مسکن ( تعاونی های سنتی ) مضر تشخیص داده و بهترین راه را استفاده از خودی های مورد اعتماد دانستند! و این باعث شکلگیری تجربه ناموفق دیگری در حوزه خصوصی سازی با راه اندازی شرکتهای خصولتی شد و این ناشی از عدم توجه به سنگ نشان است.
این در حالی است که یکی از اهداف اصلی معظم له در سیاستهای کلی نظام در خصوص اصل 44 قانون اساسی ” گسترش مالکیت، در سطح عموم مردم به منظور تامین عدالت اجتماعی است”. با بررسی مدلهای کارآفرینی و تامین مالی در جهان می توان به این نتیجه رسید که مدل کارآفرینی اجتماعی نوین (کارآفرینان اقتصادی، منافع را به جمع توزیع می کنند) جزء بهترین مدلهای مردمی سازی اقتصاد در جهان است که شامل تعاونی سنتی(متعارف) نبوده بلکه تعاونی سهامی – سرمایهگذار (تعاونی های غیر متعارف ) است که با پاسخگویی و ریسکپذیری سهامدارن عضو، درصد موفقیت بالایی را تجربه کرده و مالکیت، مدیریت و نسبت سهام به طور شفاف بیان نموده است.
در این تعاونی ها، حداقل 7 نفر(کارآفرین و سرمایهگذار) به عنوان سهامدار عضو با حداقل ۵۱ درصد سرمایه و ۶۵ درصد حق رای است که با مدیریت و مسئولیتپذیری به پروژه ها ورود پیدا میکنند و سهامدار عضو مسئول و پاسخگوی انجام پروژه به حاکمیت و نیز ایجاد ارزش افزوده معادل و بیشتر از تورم به سهامداران خُرد می باشد و اقشار مختلف جامعه در قالب سهامداران خُرد و دارای امتیاز سهام ممتاز با انواع قراردادها وارد پروژهها میشوند.
در مدل مذکور، کارآفرینان(سهامداران عضو) با قبول ریسک، جهت انجام پروژه و تعهد ارزش افزوده وارد پروژههای زیربنایی شده و مردم به عنوان سهامدار غیر عضو، علاوه بر کمک به انجام پروژه و دریافت ارزش افزوده تعهدی، در صورت تمایل به ادامه سهامداری از منافع پروژه نیز منتفع میگردند.